سرعت و ماهیت حرکت افکار
برای تعیین اینکه ارتباط باگیاه تا چه فاصله ای هنوز برقرار می ماند بکستر ازیکی از دوستان خود که باهواپیما به یک مسافرت هزار کیلومتری می رفت ،کمک خواست. اندازه گیری ها وتطبیق زمان نشان داد که حتی دلهره های خانم مسافر هنگام پرواز و فرود هواپیما به وسیله گیاه درک شده بودند.
بکستر برای آزمایش درفاصله های دورتر ،در نظردارد ازمسافران احتمالی مریخ درآینده بخواهد که یکی ازگیاهان اورا با خود به مریخ ببرند.و بر سطح یا درنزدیکی آن مستقر کنند. باتوجه به اینکه پیام های رادیو-تلویزیونی به صورت امواج الکترومغناطیسی وباسرعت نور حدود شش تا شش ونیم دقیفه وقت می گیرد تااززمین به مریخ برسد ، بکسترتصور میکند علاوه بر بررسی امکان ارتباط گیاه دراین فاصله ، می توان زمان انتقال ارتباط گیاهی را هم اندازه گرفت. بدین معنی که اگر پیام درفاصله مثلا شش ثانیه به زمین بازگرددنشان می دهد که ارسال احساس انسان به وسیله رابطه گیاهی تا مریخ به اندازه برگشت مغناطیسی جواب وقت گرفته وچنانچه ارسال و دریافت پیام ،کمتر طول بکشد به یکی از سوالات جواب داده نشده که "حرکت و تماس ذهنی بدون زمان است"جواب داده خواهد شد یا برای هرحالت دیگر بینابینی . این آزمایش همچنین دریچه ای برای تحقیق درفرضیات اخیر جهان درزمینه ابعاد مختلف خواهد بود.
برای تعیین نوع وماهیت انرژی ارتباطی گیاه –انسان ،بکستر دست به یک آزمایش مقدماتی و ساده زد.بدین معنی که گیاه متصل به دستگاه را درآزمایشاتی درقفس فارادی و محفظه سربی قراردارد. ولی هیچ یک ازاین دوسیستم مانع ارتباط نشد .حاصل این ازمایش این است که حتی اگردراین نوع ارتباط انسان – گیاه امواج الکترومانیتیک دخالت داشته باشند بازهم انواع دیگر از انرژی درآن دخالت خواهندداشت . به صورتی که حذف امواج مغناطیسی هیچ تاثیرکمی و کیفی درارتباط نمی گذارد.
یک روز درضمن کار، بکستر ناگهان انگشتش را برید و سپس با تنتورید آن را مداوا کرد. گیاهی که وصل به دستگاه بود همزمان نسبت به این حادثه واکنش نشان داد . برای تعیین اینکه حساسیت گیاه نسبت به ناراحتی بکستر ازمجروح شدن انگشت ودرد ناشی از احساس تنتورید بوده یاکشته شدن چندسلول ازبدن یک انسان ،اوآزمایش دیگری ترتیب دادومتوجه شد که گیاه حتی در حد آزار یک سلول حساس است زیرا باریختن آب جوش درسیفون دستشویی وکشتن باکتری ها ،گیاه واکنش نشان میدهد وحتی یک بار که بکستر موقع خوردن ماست مقداری مربا به آن اضافه کرد ، همین حالت اتفاق افتاد .او بعدا متوجه شد جزیی مواد شیمیایی که برای حفظ کیفیت مربا به آن اضافه شده موجب کشته شدن باسیل زنده ماست ودر نتیجه باعث درک و واکنش گیاه شده است .
بکستر بعدها از دکترواردویلز ،زیست شناس آموخت که نوعی «هوشیاری مشترک بین سلولی» وجودداردواحتمالا گیاه او باهمین سطح هوشیاری عمل کرده است. بکستر به منظور بررسی مطالب بالا آزمایشات دیگری با مایع حامل سلول زنده ازترشحات بزاق انسان ،کپک ،حیوان تک یاخته ای ،آبزی،خمیرمایه وخون انجام داد وحاصل آزمایشات عینا شبیه نتایج آزمایشات باگیاه بود. بکستر براساس آزمایشات مستقیم وبررسی های جنبی خوداظهار می دارد که به نظرمی رسد ،قدرت تمیز وادراک ،درسطح سلول متوقف نمی شود وتاسطح مولکول واجزای اتم هم وجوددارد. براین اساس اوپیشنهاد کرد تامرز بین موجودات جاندار وبی جان مجددا بررسی وتعریف شود.
یک قدم فراتر
بکستر با مشاهده نتایج تحقیقات وسیع خود و همکارانش در این مرحله به فکر افتاد که حاصل کارهای خودرا برای اطلاع وبررسی دانشمندان متخصص تر منتشر کند. بنا به تعریف وقتی یک آزمایش ارزش علمی پیدا می کند که تکرا ان درشرایط یکسان ،منتج به نتایج یکسان شود. باتوجه به همین تعریف او و همکارانش تصمیم گرفتند تاآزمایشات را به صورتی انجام دهند که به دخالت انسان ونیروی ذهن او درآن تاثیری نداشته باشد؛بلکه همه واکنش ها وریتم گیاه ودستگاه آزمایش درسلول زنده شود.و ارتباط عاطفی مثبت یامنفی گیاه–انسان که ممکن است با تعویض نوع ،شدت واثر آن متفاوت باشد ازآزمایش حذف شود.
درآزمایشات قبلی نوع واکنش منفی نسبت به روانشناس کانادایی تجربه شده بودبرعکس آن هم چنان بود که بحث گیاهی بکستر وهمکارانش حتی درسه اتاق دورترازمحل گیاه باعث تحریک واحساسی شدن گیاه می شد.پس انجام آزمایشات جدید،ضروری به نظر می رسید.درطول مدت 5/2 سال وصرف هزاران دلارکه بخشی ازآن بنیاد فرا روانشناسی تامین کردودریافت پیشنهادات مختلف ازمتخصصان ، سرانجام روش کشتن سلول زنده به وسیله دستگاه تمام اتوماتیک برای این آزمایش انتخاب شد.
آزمایشات قبلی حاکی ازاین بود که سلول ضعیف یادرحال مرگ نمی تواند بامرگ ناگهانی خود اثر قابل توجهی روی گیاه بگذاردودرنتیجه نوعی میگو برای آزمایش انتخاب شد. نوع نر آن درحضورماده بسیارفعال وتشخیص زنده آن هم ازضعیف یامرده بسیار اسان است. برای کشتن ناگهانی میگو یک کاسه کوچک آب سرد بر فراز ظرف آب جوش تعبیه شدکه با یک فرمان ساده وغیرقابل تنظیم باگردش حول یک لولای ساده ،آب سرد و میگوی زنده رابه داخل آب جوش می انداخت.زمان رها سازی ظرف آب سرد و میگوکاملا اتوماتیک و تصادفی انتخاب شد ودر فواصلی آب سرد بدون میگو به داخل ظرف آب جوش سرازیر می شد تاخطای دستگاه از هر جهت مشخص شود.درزمان آزمایش نهایی سه گیاه فیلادندرون متصل به سه پلی گراف جداگانه دراتاق آزمایش قرارداده شدویک دستگاه هم برای تشخیص هرگونه اختلال درجریان برق یاحضورمیدان ناخواسته مغناطیسی دراتاق نصب شد.شرایط محیط نیز به لحاظ هواونور، درمحل آزمایش برای هرسه گیاه به طور یکسان تامین شد.
این آزمایش نشان داد که هرسه گیاه به طور همزمان نسبت به مرگ میگودرآب جوش به شدت واکنش نشان می دهند.دانشمندان وآمارگیران دیگری که بعدها این آزمایش تمام خودکاروبدون دخالت مستقیم انسان رامشاهده کردند،تاییدکردند دراین آزمایش تعداد واکنش های اتفاقی نسبت به موفقیت گیاه دردرک وواکنش ،یک به پنج است. درنتیجه اتفاقی بودن واکنش گیاه رامردود دانستند.دراین مرحله شرح کامل آزمایش ونتایج به دست آمده به صورت یک مقاله علمی درزمستان 1968/1347 درمجله بین المللی فراروان شناسی تحت عنوان «نشانه هایی ازوجود آگاهی اولیه در گیاه»چاپ شد.ازاین لحظه به بعددیگر وظیفه سایردانشمندان بودکه ببینندآیاآزمایشات بکستر واقعیت داشته و قابل تکرار هستند یانه واگراین طوراست ، آنها را ادامه بدهند.
بیش از 7 هزار دانشمند، خواستار گزارش بکستر شدند. دانشمندان و دانشجویان دهها دانشکده در امریکا اعلام داشتند که به محض آماده کردن وسایل لازم، آزمایشات بکستر را تکرار و دنبال خواهند کرد. بنیاد های مالی و علمی علاقه خود را نسبت به سرمایه گذاری برای ادامه تحقیقات اعلام داشتند؛ حتی روزنامه هایی که ابتدا از انتشار مقاله بکستر ابا داشتند، با دستپاچگی و هیجان به دنبال مقاله ای رفتند که یک بار مجله حیات وحش با حروف درشت آنرا چاپ کرده بود. مقاله تا آنجا توجه ادمهای معمولی را به خود جلب کرد که در مدت کوتاهی گیاه خون سیاوشان جزئی از دکوراسیون داخلی منازل و دفاتر کار شد.
تحقیقات کاربردی
در حالی که خوانندگان مقاله احتمالا بیشتر مجذوب لرزش درخت بلوط از نزدیک شدن یک هیزم شکن یا لرزش یک هویج از نزدیک شدن یک خرگوش شده بودند، دانشمندان و متخصصان بیشتر به کاربرد وسیع نتایج این تحقیقات در امر تشخیص طبی و زمینه ای وسیع تر علمی و اجتماعی ان علاقه داشتند.
مجله خبرهای جهان پزشکی اظهار کردند که تحقیقات در زمینه ادراکات فراحسی یا ESP ، ممکن است در مرز ایجاد ارتباط دوباره برای شناسایی بهتر روان و روح باشند؛ یعنی موضوعی که موسسه تحقیقات روحی انگلستان در سال 1882/1261 در کمبریج برای آن پایه گذاری شد و دستاوردهای قابل پیگیری برا دنیای علم ارائه کرد.
یکی از مدیران موسسه بنیاد بابکوک –رینولدز در کارولینای شمالی مبلغ 10 هزار دلار در اختیار بکستر گذاشت که تحقیقات را ادامه دهد. تا دوباره امکان وجود یک سیستم ارتباطی انی بین کل موجودات را با توجه به کلیه قوانین شناخته شده علمی بررسی کند.
به این ترتیب بکستر توانست وسایل ابزار دقیق تر و گرانتری مانند دستگاه الکتروکاردیوگراف و الکتروانسفالوگراف برای آزمایشگاه خود تهیه کند . بکستر توانست با دستگاه کاردیو گراف ، آزمایشاتی به مراتب دقیق تر از آزمایشات با پلی گراف انجام دهد. دستگاه انسفالوگراف اندازه گیری های تا 10بار دقیق تر از کاردیوگراف را برای او ممکن میکرد . ولی حادثه ای ، او را از دنیای گیاهان دور کرد و او را به سمت تحقیق در مورد تخم مرغ و جنین ماکین سوق داد.
دنیای اسرارآمیز گیاهان
این روزها ما چیزهای بسیاری در مورد نحوه کار احساسات و حواس گیاهی می دانیم. گیاهان چیزی به نام سیستم عصبی ، دقیقا مانند آنچه در جانوران وجود دارد ، ندارند. اما در اوندهای گیاهی ردیف هایی از سلول ها وجود دارند که پیام های الکتریکی منتقل می کنند. در تحقیقات بوز ، از همین پیام ها استفاده شده بود. همین جریان های الکتریکی هستند که باعث ایجاد پیام های حرکتی در گیاهان شکارچی مانند ونوس یا گیاهان متحرک مانند میموزا می شوند. بسیاری از گیاهان هم نسبت به نور حساسیت های خاصی دارند و از طریق هورمون ها و پیام های الکتریکی مختلف به طول موج های نوری خاص پاسخ می دهند. مکانیزم مشابهی باعث می شود که گیاه از روز یا شب بودن اطلاع پیدا کرده و بر اساس آن ، کارهای خاصی مانند جمع کردن برگها را انجام دهند. البته این موضوعات آنچنان هم به حاشیه رانده نشده اند. طی چند سال گذشته تیترهای خبری مانند«گیاهان می توانند فکر کنند و به خاطر بیاورند » یا « دانشمندان می گویند ، گیاهان هم می توانند صحبت کنند» دوباره توسط رسانه های مختلف در دنیا مانند دیلی میل باعث انتشار این تحقیقات شده اند. هنوز اسرار بسیاری در مورد گیاهان وجود دارد که باید به آنها پرداخته شود. ما امروزه می دانیم که گیاهان توسط هورمون های مختلف با یکدیگر ارتباط برقرار می کنند و نسبت به انواع صداها از خود عکس العمل نشان می دهند.
آنها می توانند مواد شیمیایی مختلف را بو کنند و مواد داخل زمین را با ریشه های خود بچشند. انها می توانند وجود گیاهان نزدیک خود را درک کنند و به آنها پیام بفرستند. آنها توانایی های بسیاری دارند که تاپیش ازاین تصور می شدمختص جانورانند.تمام اینها نشان می دهند نیاز به تحقیقات جامع تر درمورد آنها وجوددارد وحیطه های جدید باید واردتحقیقات گیاه شناسی شود.
ممنون که این مطلب را دنبال کردید
منبع: مجله دانستنی ها-شماره 76
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
گیاهان،
،